سال 2022 هست، بیکاری 1%، فقر تو پایینتر میزان خودش در چند دهه اخیره. جرم و جنایت در 364 روز سال خیلی خیلی پایین هست. شاید پیش خودتون گفتید، هر سال 365 روزه و حتما اشتباهه تایپیِ، ولی نه درسته، تو 364 روز سال اینجوریه و تو 12 ساعت از 1 روز سال داستان متفاوته. خب این 12 ساعت موضوعِ مجموعه فیلمهای «پاکسازی»ه (The Purge). تو این مطلب قصد داریم اولین قسمت از این مجموعه رو بررسی کنیم.
داستان فیلم
(خطر لو رفتن داستان)
اولین قسمت این مجموعه با دادن یه سری اطلاعات (همون مطالبی که در شروع گفته شد) شروع میشه. اطلاعاتی که از بهبود اوضاع اقتصادی میگه ولی چجوری این اتفاق افتاده موضوع این فیلم هست.
چند سالی هست که یک روز از سال که به روز پاکسازی میشناسن شروع شده. تو این روز هر نوع کشت و کشتاری آزاده، بنیانگذارهای این روز دلیل این کار رو خالی کردن خشم مردم میدونن تا جرم و جنایت در بقیه سال کم بشه، البته یه سری قوانین هم وجود داره:
- سلاحهای تا سطح 4 مجاز هستن که استفاده بشه
- مقامات سطح 10 مصونیت دارن
- برای 12 ساعت هر نوع جرم و جنایتی آزاده (از 7 شب تا 7 صبح فردا)
- اورژانس، آتشنشانی و پلیس تو این ساعت غیرفعال هستن
«جیمز سندین» سازنده سیستمهای امنیتی خونههاست. تعداد زیادی از این سیستم رو به مردم شهر فروخته و ثروت خوبی هم از این کار بهدست آورده. قبل از وضع قانون پاکسازی زندگی خوبی نداشت ولی الان وضعیتش خوبه و به همین دلیل هم از طرفدارهای روز پاکسازی هست. امروز روز پاکسازیه و جمیز قبل از ساعت 7 میره خونه که این روز رو تو خونه بمونه تا از حمله شکارچیها در امان باشن. اسم همسر جمیز «مری»ه و اونا یه پسر به اسم «چارلی» و یه دختر به اسم «زویی» دارن.

تا الان اتفاق بدی نیوفتاده، ولی اتفاقات از الان شروع میشه. چارلی تنها توی اتاقی که نمایشگرهای دوربینها اوجاست نشسته و داره اونارو نگاه میکنه. یهو مرد سیاهپوستی رو میبینه که در حال فرار کردنه و داد میزنه «کمک، کمک»، چارلی دلش به رحم میاد و یکی از درها رو باز میکنه تا اون مرد بتونه وارد خونه میشه. پدر و مارد چارلی به سرعت به سمت در ورودی میان که ببینن چه اتفاقی افتاده که تو همین لحظه دوست پسر زویی از پلهها میاد پایین و قصد کشتن جمیز رو داره ولی قبل از اینکه اون بتونه کاری بکنه جیمز با اسلحهای که ت دستش بود شلیک میکنه و اون رو میکشه (دوست پسر زویی قبل از اینکه روز پاکسازی شروع مخفیانه وارد خونه شده بود و رفته بود پیش زویی). اون مرد سیاهپوست در حین این اتفاقات فرار میکنه و میره جایی قایم میشه. افرادی که دنبال اون مرد بودن متوجه میشن که وارد این خونه شده و به جمیز هشدار میدن که یا اون رو تحویل میدی یا ما وارد خونه میشیم. جمیز که به سیستم امنیتی که خودش ساخته اطمینان نداره اول سعی میکنه دنبال اون مرد بگرده و اونو تحویل افراد بیرون خونه بده تا شرشون کم بشه ولی بعد از یه سری اتفاقات تصمیش عوض میشه. خلاصه اونا وارد خونه میشن و درگیری پیش میاد که تو این درگیری جمیز تعداد زیادی از اونا رو میکشه ولی خودش هم زخمی میشه و بعد کشته میشه. همسایههای خانواده «سندین» وارد خونه میشن و باقیمونده اون افراد رو میکشن. خانواده سندین از اینکه همسایههاشون رو میبینن خوشحال میشن ولی اونها هم شکارچی بودن و چون خودشون میخواستن اینها رو بکشن وارد خونه شدن. در همین حال که اونها داشتن مراسم رو برای کشتن خانواده آماده میکردن مرد سیاهپوست سر میرسه و خانواده سندین رو نجات میده. مری هم همسایههاش رو نمیکشه و جایی نگه میداره تا روز پاکسازی تموم بشه. این کار رو هم انجام میده و فیلم با دادن یه سری آمار تموم میشه.
بررسی ساختار
فیلم از نظر ساخت و بخشهای مختلفی مثل کارگردانی، طراحی صحنه، تدوین، بازیگری، صدا و … خوب عمل کرده و تونسته فیلم موفقی از آب در بیاد.
بررسی محتوا

برخلاف چیزی که بنیانگذارهای روز پاکسازی ادعا میکنن این روز برای پاکسازی خشم نیست بلکه برای پاکسازی قشر ضعیفتر جامعه هست، اونایی که نمیتونن از خودشون محافظت کنن و در واقع سرباری برای دولتها هستن. معلومه از بین رفتن آدمهای ضعیف و فقیر و کسانی که بیکار هستن باعث میشه تا بیکاری به 1 درصد برسه. ولی آیا این کار اخلاقی هست؟ این فقط یه فیلم نیست بلکه تفکر یه سری از سیاستمدارها هست و این تفکر وجود داره. ثروتاندوزی ثروتمنداست که این فقیرها رو فقیرتر کرده، اونا رو بیکار کرده. حالا باید با کشتن اونها بیکاری ریشهکن بشه؟ یا توضیع عادلانه ثروت؟
حالا از این موضوع بگذریم فیلم کمی هم خشن هست اما نه در اون حدی که ما فکرش میکردیم که مثل یه فیلم اسلشر بشه. در کل فیلمی هست بشه معرفی کرد، البته برای اونایی که هیجان رو دوست دارن و صحنههای خشونت آمیز روشون تاثیر نمیذاره. به هر حال دیدن این فیلم برای افراد زیر 22 سال توصیه نمیشه.